- ب ب +

جایگاه نظریه انتظار در آراء و منظومه فکری حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای(دامت برکاته)

ارائه کننده: حجت الاسلام والمسلمین محمود ملکی راد

ناقدین: حجج اسلام والمسلمین آقایان حسین الهی نژاد و مهدی یوسفیان

دبیرعلمی: حجت الاسلام والمسلمین دکتر مجتبی گودرزی

در منظومـه فکـری مقـام معظـم رهبری(مدظله)، در رابطه بـا انتظار، مبانی مختلفی چــون: هســتی شناســی، معرفــت شناســی، انســان شناســی، جامعه شناســی و دین شناسـی وجـود دارد. کـه در ایـن نشسـت، بحـث مبانـی هستی شناسـی مـورد بررسـی قـرار میگیـرد. تبییـن مبانـی فکـری عالمـان دینـی، بحـث نـو و جدیـدی و نــو را رقــم خواهــد زد و ایــن نشســت، بــه ایــن دلیــل کــه مبانــی فکــری مقــام معظــم رهبری(مدظلــه)، پیشــینه‌ای نــدارد، بحــث نــو و تــازه ای محســوب میگــردد. در ابتـدای ورود بـه بحـث، تبییـن چنـد نکتـه لازم و ضـروری اسـت.

نکته اول: مفهوم شناسی انتظار: در ابتـدا لازم اسـت کـه بـه مفهـوم انتظـار پرداختـه شـود. مفهـوم انتظـار در اندیشـه مقــام معظــم رهبری(مدظلــه)، «بــه معنــای اشــتیاق انســان بــرای دسترســی بــه وضعــی برتــر و بالاتــر اســت، و ایــن حالتــی اســت کــه بشــر همیشــه بایــد در خــود حفـظ کنـد و پیوسـته در حـال انتظـار فـرج الهـی باشـد».{1}

نکته دوم: مفهوم شناسی منظومه فکری:

عـلاوه بـر ایـن، در مبحـث مفهـوم شناسـی، مـی بایسـتی بـه منظومـه فکـری مقـام معظــم رهبری (مدظلــه)، نیــز پرداخــت. بــا توجــه بــه اینکــه در ایــن نشســت، جایـگاه انتظـار در منظومـه فکـری حضـرت آقـا مـورد بررسـی قـرار میگیـرد، عـلاوه بـر معنـای لغـوی مطـرح شـده؛ از جهـت اصطلاحـی نیـز، منظومـه فکـری در قالـب مبانـی فکـری، اهـداف، اصـول، مبانـی و بایـد و نبایدهـا و روش هـا تعریـف شـده اسـت کـه میبایسـتی در ارتبـاط بـا یکدیگـر، تبییـن نظـام منـدی داشـته باشـند تـا بتواننـد موضـوع خاصـی را ارائـه بدهنـد. منظومـه فکـری، پارادایـم و طـرح راهبـردی اســت کــه در آن اصــول و أهــداف و مبانــی مشــخص شــده اســت و مبانــی، زیرمجموعــه منظومــه فکــری محســوب میگــردد.

نکته سوم: مفهوم شناسی هستی شناسی:

هستی شناسـی یـا وجودشناسـی، شـاخه‌ای از فلسـفه اسـت کـه بـه مطالعـه جهـان و وجـود میپـردازد. و مبانـی هسـتی شناسـی نیـز درحقیقـت، شـناخت ویژگـی های مرتبـط بـا خداونـد و تبییـن غایـت جهـان هسـتی می باشـد. بنابرایـن منظومه فکری مقــام معظــم رهبری(مدظلــه)، متشــکل از مبانــی، اصــول، مؤلفه‌هــا، شــاخصه‌ها و آراء و نظریــات برگرفتــه از مبانی‌ای چــون هســتی شناســی، معرفت شناســی، انسان شناســی و دین شناســی و جامعه شناســی میباشــد.

مبانی هستی شناسی انتظار
مباحـث مختلفـی، در مبانـی هستی شناسـی وجـود دارد امـا ممکـن اسـت همـه آنهـا بـا انتظـار مرتبط نباشـد و یا اینکه در فرمایشـات مقام معظـم رهبری(مدظله)، وجــود نداشــته باشــد. یکــی از مهــم تریــن مباحــث هســتی شناســی کــه در کلام رهبـری، مشـهود اسـت، مسـئله توحیـد اسـت کـه از مهـم تریـن مبانـی آن، میتـوان بـه مـوارد زیـر اشـاره نمـود:

1ـ مبنـای نیازمنـدی و حـدوث و بقـاء بـه وجـود خـدا، 2ـ مبنـای حاکمیـت نظـام اسـباب و مسـببات در اداره جهـان، 3ـ مبنـای حاکمیـت و تدبیـر الهـی 4ـ مبنـای زنــده و بــا شــعور بــودن، 5ـ مبنــای أحســن بــودن نظــام هســتی، 6ـ مبنــای تغییــر و ثبــات در جهــان هســتی، 7ـ مبنــای گاهــواره بــودن جهــان مــادی، 8ـ مبنــای کفایــت منابــع زیســتی جهــان، 9ـ مبنــای گذاربــودن جهــان طبیعــت و ..... عـلاوه بـر ایـن مبانـی، مهمتریـن مبانـی هستی شناسـی در ارتبـاط بـا نظریـه انتظـار در کلام مقـام معظـم رهبری(مدظلـه)، عبارتنـد از:

1-انتظار و تدبیر الهی
مقدمــه اول: بــی نظمــی و قســر دائــم در زندگــی انســان، بــا تدبیــر الهــی ســازگاری نـدارد. قسـر دائـم، محـال اسـت و چیزهایـی کـه جـزء بـی نظمـی اسـت در زندگـی انسـان نبایـد وجـود داشـته باشـد. مرحـوم عالمـه طباطبایـی(ره) در تعریـف فلسـفی از قسـر بیـان مـی کنـد: «آنچـه بـرای همیشـه جلـوی سـوختن آتـش را بگیـرد، قسـر اســت کــه امــری محــال میباشــد».{2}

مقدمــه دوم: بــی نظمــی دائمــی از مظاهــر قســر دائمــی اســت، ظلــم و ســتم از مصادیــق بــی نظمــی اســت و جهــان همــواره مبتنــی بــر ظلــم و ســتم نمیباشــد. تدبیــر الهــی، اقتضــای ایــن را دارد کــه روزی فــرا رســد کــه بــی نظمی‌هــا از ســطح جهان برداشته شود و از چنین روزی، به ظهـور یــد میشـود. در ایـن زمینـه، مقـام معظــم رهبری(مدظلــه)، میفرمایــد: «اعتقــاد بــه مهــدى موعــود، دلهــا را سرشــار از نــور اميــد مى‏كنــد. بــراى مــا كــه معتقـد بـه آينـده‌ى حتمـى ظهـور مهـدى موعـود عليه الاسـلام هسـتيم، ايـن يأسـى كـه گريبانگيـر بسـيارى از نخبـگان دنياسـت، بی‌معناسـت. مـا میگوييـم نخيـر، میشــود نقشــه‌ى سياســى دنيــا را عــوض كــرد؛ میشــود بــا ظلــم و مراكــز قــدرت ظالمانـه درگيـر شـد و در آينـده نـه فقـط ايـن معنـا امكانپذيـر اسـت، بلكـه حتمـى است. وقتـى ملتـى معتقـد اسـت نقشـه‌ى ظالمانـه و شـيطانى قابـل تغييـر اسـت، آن ملـت شـجاعت م‏ي‌یابـد و احسـاس میكنـد دسـت تقديـر، تسلط سـتمگران را بـراى هميشـه به طـور مسـلم ننوشته است.»{3}

از منظــر مقــام معظــم رهبری(مدظلــه)، عــدم وجــود منجــی بــا تدبیــر الهــی و مدیریـت و اراده خداونـد متعـال در جهـان سـازگاری نـدارد و تلـاش هـای انبیـا در دعــوت مــردم بــی فایــده خواهــد بــود.

«ا گـر مهدويـت نباشـد، معنايـش ايـن اسـت كـه همـه تـلاش انبيـا، همـه ايـن دعوت هــا، ايــن بعثت‌هــا، ايــن زحمــات طاقت‌فرســا، اينهــا همــه‌اش بیفايــده باشـد، بی‌اثـر بمانـد. بنابرايـن، مسـئله‌ى مهدويـت يک مسـئله‌ى اصلـى اسـت؛ جـزو اصلیتريـن معـارف الهـى‏ اسـت».{4}

2- انتظار و حکمت الهی

چنــد نکتــه راجــع بــه مبنــای هســتی شناســی حکمــت الهــی بــا مســئله انتظــار وجــود دارد:

نکته اول: نظام هستی مبتنی بر حکمت الهی است؛
نکته دوم: آنچه خلاف حکمت الهی باشد، دائمی و همیشگی نخواهد بود؛

نکته سوم: ظلم و ستم برخلاف حکمت الهی است و دائمی، حتمی و همیشگی نخواهد بود.

بـا توجـه بـه ایـن سـه نکتـه؛ منابـع و متـون دینـی تأکیـد میکنندکـه بـا ظهـور منجی، ظلـم و سـتم ر یشـه‌کن شـده و عـدل، جایگزیـن آن میگـردد.

پیامبر اکرم(ص) در این مورد می فرمایند: « الحادی عشر من ولدی، هو المهدی الذی یملأ الأرض عدلاً وقسطاً کما ملئت جوراً....»{5}

با توجه به این چند مقدمه، حکمت الهی، مقتضی ظهور منجی است و ستم دائمی برخلاف حکمت الهی خواهد بود؛ بنابراین حکمت الهی، باور به مسئله ظهور و انتظار را در پی دارد.

3 -انتظار و قاعده لطف

برطبـق قاعـده لطف(لطـف محصل و لطـف مقرب)، خداونـد بـرای سـعادت و کمـال انسـان، ابـزار هدایـت را در قالـب رسـل و اولیـاء و تکالیـف دینـی فرسـتاده اسـت. در ایـن زمینـه چنـد نکتـه لازم بـه ذکـر میباشـد.

نکتـه اول: بـا توجـه بـه قاعـده لطـف، بدیـن دلیـل کـه عقـل بشـری ناقـص اسـت، خداونـد اقتضـا میکنـد کـه در کنـار رسـول باطنی(عقـل)، رسـول ظاهری(نبـی)، نیـز بـرای هدایـت مـردم فرسـتاده شـود.
نکتــه دوم: ایــن مســئله مختــص بــه زمــان خاصــی نمیباشــد؛ چــون هدایــت و هدایتگــری مختــص بــه زمــان خاصــی نمیباشــد.

نکتـه سـوم: لطـف الهـی در قالـب نبـوت، بـا ختـم نبـوت، بـه اتمـام میرسـد ولـی در رویکـرد شـیعه امامیـه، لطـف الهـی، در قالـب امامـت ادامـه دارد. در روایـات نیـز بـه ضـرورت حجـت و امـام در رو ی زمیـن اشـاره شـده اسـت. از ایـن رو، در اندیشـه مقــام معظــم رهبری(مدظلــه)، مهدویــت در ردیــف نبــوت، بــه ایــن معنــا اســت کـه حضـرت مهدی(عـج) بـرای هدایتگـری مـردم ظهـور میکننـد و ایـن نکتـه بـا لطـف الهـی سـازگار اسـت و ایـن قاعـده؛ ویژگـی امامـت بـه طـور عـام و ومهدویـت بـه طـور خـاص میباشـد. در نتیجـه، از منظـر مقـام معظـم رهبری(مدظلـه)، قاعـده لطـف، مقتضـی انتظـار اسـت.
1. سخنرانی آیت الله خامنه‌ای، 1375/10/6
2. علامه طباطبایی، تقسیر المیزان، قم، انتشارات جامعه مدرسین، 1374، ج1، ص 314
3. سخنرانی مقام معظم رهبری، 1381/7/30
4. سخنرانی مقام معظم رهبری، 1390/4/18
5. ثقـة الاسـلام كلينـى؛ الكافـى؛ تهـران؛ دارالكتـب الاسـلاميه؛ 1365 ه.ق، ج1 ،ص338.